الحمدالله رب العالمين، والعاقبه للمتقين، ولاعدوان الا علي الظالمين، والصلاه والسلام علي محمد الذي ارسله ربه رحمه للعالمين و علي آله و صحبه اجمعين.
خانواده چيست؟
خانواده از نظر بيشتر مردم عبارت است از زن و فرزندان و خويشاوندان مرد و در اصطلاح شرعي خانواده گروه و جماعتي است كه زيربناي جامعه را تشكيل ميدهند. و بناي آن بر روابط همسري ميان زن و مرد استوار است و پيامد آن وجود فرزنداني است كه به صحنه زندگي گام ميگذارند. خانواده در ارتباطي نزديك با پدربزرگ، مادربزرگ مرد، زن، برادران و خواهران آنها، نوادگان، فرزندان پسر و دختر، عموها، عمهها، داييها، خالهها و فرزندان آنها خواهد بود.
مفهوم لغوي و شرعي خانواده شامل معني حمايت، نصرت و وجود روابط تفاهم و همكاري مبني بر اساس نژاد، خون، نسبي، سبب و اوضاع ميباشد.
نظام خانواده: عبارت است از احكام و قوانيني كه در آغاز، اثنا و انتهاي زندگي خانوادگي امور و شئون آن را سروسامان ميبخشد.
انواع خانوادهها
خانواده داراي سه نوع است: كوچك، متوسط و بزرگ.
خانواده كوچك: به زن و شوهر و فرزندان محدود ميشود. و در اين كتاب ما در ارتباط با آن است كه سخن به ميان ميآوريم. چيزي كه اسلام در پي آن است كه كاخ آن را بر روي محكمترين و استوارترين پايهها قرار بدهد.
خانواده متوسط: شامل اقوام و خويشاوندان مانند: پدر، مادر، پدربزرگ، مادربزرگ، برادر، خواهر، عمو، عمه، دايي، خاله و ... ميشود و اينها كساني هستند كه در ارتباط با اصطلاح «صله رحم» موردنظر ميباشند و رعايت محبت و ارتباط با آنان زمينهساز بركت در عمر و روزي ميشود؛ زيرا در حديث قدسي آمده است كه: «من خداوندم، من مهربانم، خود مهرباني را آفريدهام و از آن اسمي را براي خود برگزيدهام، هركس آنرا مراعات نمايد از او حمايت و مراقبت مينمايم و هركسي آن را قطع كند، با او قطع رابطه خواهم نمود».(ابوداود و الترمذي.)
خانواده بزرگ: عبارت از جامعه اسلامي كه شامل: همسايگان دوستان و ديگران ميشود و خداوند اساس ارتباطشان را بر «اخوت» قرار داده و همه را با «محبت»، ارتباط متقابل و تفاهم فراخوانده است و ميفرمايد:
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» (الحجرات / 10)
«مؤمنين با هم برادرند».
همچنين همه جامعه بشري و انساني را در بر ميگيرد و خداوند همه انسانا را به تعاون و همبستگي متقابل فراخوانده و فرموده است:
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ » (الحجرات / 13)
«اي مردم! ما شما را از مرد و زني (به نام آدم و حوّا) آفريدهايم و شما را به صورت قبيله و عشيره درآورديم، تا همديگر را بشناسيد (و با هم در ارتباط باشيد)».
اهميت خانواده
خانواده مدرسهاي انساني و ضرورتي اساسي براي پرورش نفس و ادامه زندگي آرام و كمك به انتظام جامعه و تقويت آن به عواملي سازنده، ابقاء و ماندگاري نوع بشري است.
اما پرورش نفس انساني متكامل كه تبلور رشد جسمي و عاطفي انسان اعم از زن و مرد باشد، از طريق ازدواج تحقق مييابد، ازدواجي كه به كششهاي فطري پاسخ مثبت ميدهد و نيازهاي غريزي را برآورده مينمايد و خواستههاي روحي، عاطفي و جسمي را تأمين مينمايد و همه اينها در راستاي تحقق اعتدال و توازن است كه از محروميت انسان از مسائل غريزي از يك طرف و از طرف ديگر از بيبندوباري و زيرپا نهادن فضيلت و اختلاف و ناهنجاريها پيشگيري مينمايد.
اما در پيش گرفتن زندگي سالم و آرام از خلال خانواده است كه تحقق پيدا مينمايد؛ زيرا خانواده كانوني گرم و تجمعي كوچك است كه پايههاي معيشت و زندگي آرام و سالم را استوار ميگرداند و همكاري سازنده و نيرومندي براي چيره شدن بر مشكلات زندگي به وجود ميآورد و فضاي پر از عشق، محبت، الفت، آرامش و سلامت را فراهم ميگرداند و در مقابل دشمنيهاي دشمنانِ پيدا و پنهان ميايستد و در برابر همه لغزشها و ضعفها و بيماريها مقاومت مينمايد و مهربانانه دست كودكان را ميگيرد و آنان را به سوي رشد و تكامل پيش ميبرد و سالمندان را از تنهايي، اهمال، بيپناهي و بيسرپناهي نجات ميدهد تا در زمان ضعف، ناتواني و نيازشان به مساعدت و محبت، مورد بيتوجهي قرار نگيرند.
از اين نظر خانواده پشتيبان نظام اجتماعي و ادامه نسل بشري است كه از خلال پا به صحنه زندگي گذاشتن فرزنداني سالم و پاك از نسل، نسب و وجود بشري پاسداري ميكند و جامعه را در مقابل بيماريهاي ناشي از روابط نامشروع مصون مينمايد.
در زير چتر خانواده ميباشد كه در انسان روح فرمانبرداري و احساس مسئوليت براي اثبات ذات و شخصيت و آباد نمودن عرصههاي زندگي و آموختن ارزشهايي مانند: ايثار، فداكار، صبر، تحمل، سخاوت، بخشندگي و امانتداري رشد مينمايد و نهال اخلاق، فضيلت و معني زندگي حقيق در جامعهاي كوچك رشد و نمو مينمايد. جامعه كوچكي كه يار و پشتيبان جامعه انساني بزرگتر و ميداني براي تربيت مستقيم و عملي در جهت تحقق معني همبستگي اجتماعي مادي و معنوي آنچناني است كه براي هر جامعهاي ضرورتي اساسي به شمار ميآيد؛ زيرا همه جامعه را به صورت پيكر واحدي در ميدان زندگي مشترك، محبت متقابل، دلسوزي متبادل و اشاعه روح، دلسوزي، احساس مسئوليت و گسترش همكاري براي پيشرفت در همه عرصههاي زندگي اجتماعي است و سدي را در برابر انديشهها و گروههاي مخالف و ناهنجاريها ايجاد مينمايد و از همه انواع عقبماندگي، لغزش و شيوع بيماريهاي سهگانه خطرناك فقر، ناداني و بيماري جلوگيري مينمايد.
پارهاي از مشكلات خانوادهها در دنياي معاصر:
در اوضاع و احوال كنوني نظام خانواده با پارهاي از مشكلات و ناهنجاريها رو به روست كه گاهي آن را دچار لرزش و فروپاشي مينمايد و گاهي هم اين مشكلات به خاطر اوضاع و محيط اجتماعي محلي يا جهاني و گاهي عامل آنها به ساختار شخصيتي مرد يا زن يا دخالتهاي نارواي خويشاوندان يا دوستان و همسايگان برميگردد.
عواملي كه به خود مرد يا زن برميگردند گاهي از نا آگاهي و يا ضعف دانش و معرفت زنان و يا طمعورزيها و فريبخوردنهاي مرد در اثر چيزهايي كه ميبيند يا از آن مطلع ميگردد، ناشي ميشود.
گاهي فقر اقتصادي خانواده زمينه انحراف زن و گاهي هم ثروت و تمكن مالي موجب به بيراهه رفتن مرد ميگردد و نسبت به خانه، زن، فرزندانش بيتوجهي مينمايد. گاهي هم شخصيت و طبيعت خاص مرد، توقعات و انتظارات بيش از حد معمول، زمينه ناهنجاري در خانواده را فراهم مينمايد و در مواردي هم ازدواج بدون انديشه و تأمل و شتابزده سبب بروز مشكلات خانوادگي ميشود.
در ارتباط با دخالت خويشاوندان بايد گفت كه گاهي پدر، مادر، پسر يا دختر در امور مربوط به خانواده تازه تأسيس شده عامل اصلي بروز اختلاف ميشوند و اين دخالتها غالباً به اخلاق و طبيعت دخالتكنندگان برميگردد و زن و شوهري را كه تازه زندگي مشترك را آغاز كردهاند، همچون كساني كه سالها ازدواج آنها سپري شده و از تجربه و پختگي كافي برخوردارند، تصور ميكنند و در نتيجه با دخالتهاي بيمورد زمينه بروز اختلاف و ناراحتي را ميان آنها فراهم ميسازند.
عامل محوري و اساسي همه آن مشكلات و ناهنجاريهاي ديگر به عدم آشنايي يكي از آنان يا هر دو از آداب، قوانين و احكام اسلامي مربوط به حقوق و مسئوليتهاي اعضاي خانواده برميگردد.
وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.
وآخر دعوانا أن الحمدلله رب العالیمن.
:: موضوعات مرتبط:
,
,
:: بازدید از این مطلب : 1464
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1